در کتاب یک دانه گردو باد می‌وزد و گردویی را به زمین می‌اندازد. سوسک و مورچه و جیرجیرک گردو را می‌بینند و همگی در چشم به هم زدنی به سمت آن می‌دوند و به گردو می‌چسبند. هر کدام نخی به دور گردو می‌اندازد و آن را به سمت خودش می‌کشد. این بکش… آن بکش. این یکی می‌گوید گردو مال من است. آن یکی می‌گوید گردو مال من است. ناگهان سنگی از راه می‌رسد. خیال می‌کند آن سه نفر با هم بازی می‌کنند. داد می‌زند من هم بازی. من هم بازی… به نظر شما بالاخره این بازی به کجا می‌رسد؟ گردو به کی می‌رسد؟



تاريخ : یکشنبه سیزدهم آذر ۱۴۰۱ | | نویسنده : کتابدار |
.: Weblog Themes By Bia2skin :.